بیکاری؛
آفت بزرگ جهان سوم!
بدون تردید، بیکاری به عنوان «آفت کلان ملی» گریبانگیر بیشترینه جوامع در جهان است؛ آفتیکه بخش بزرگی از مصیبتها را رقم میزند.
به همگان هویدا است که بیکاری، یک چالش نو پیدا نبوده و از گذشتهها تا عصر کنونی موجودیت و موضوعیت دارد. این پدیده؛ بخش زیادی از جامعه را متلاشی ساخته و به نا امیدیهای شهروندی نیز افزودهاست. شکی نیست که داشتن شغل، سبب سرخ رویی و سر افرازی ملتها و دولتها شمرده میشود. این پدیده ناپسند همانگونهٔ که کشورها را از لحاظ مادی به ورطهٔ نابودی سوق میدهد، داشتههای معنوی کشورها را نیز نشانه میگیرد. طبعیتن، بیکاری در هر سرزمینی که ریشه دوانیده باشد، مردم آن دیار را به سوی نابودی سوق میدهد که این معضل اجتماعی هماکنون به صورت یک تهدید کلان در بسیاری از جوامع به ویژه در کشورهای در حال توسعه (جهان سوم) پا برجا است که افغانستان نیز از این چالش مستثنا بوده نمیتواند. البته در سالهای پسین، موضوع بیکاری یکی از چالشهای اساسی برای حکومت و جامعه بوده، سبب نگرانیهای جدی برای مردم ما گردیده و حتا تبعات بسیار منفی را نیز به بار آوردهاست. موضوع بیکاری به ویژه در میان نسل جوان، به یک بحران ملی و تهدید بالفعل و بالقوه مبدل شدهاست.
بیگمان که برای رویارویی با پدیدهٔ بیکاری و پیشگیری از آن، باید تدابیر جدی و قاطعی را روی دست گرفت؛ زیرا در مبارزه با بحران بیکاری در کشور به ارادۀ ملی نیاز است و دولت و نهاد های اقتصادی، سکتور خصوصی برای حل این بحران باید گامهای جدیتری بردارند. برای مهار و کنترول بیکاری در جامعه و گام نهادن در مسیر ریشه کن ساختن آن، حکومت بایست در گام نخست مبارزه با فساد، رو آوردن به اصل شایسته سالاری و ارج نهادن به دانش و تخصص را در سرلوحهٔ مدیریتی خود از بالا تا پایین قرار دهد. پس بر دولتمردان و سیاستمداران هر کشور واجب است تا با درک نیازهای واقعی مردم و جوانان جامعهٔ خود، زمینههای پیشرفت و توسعهٔ اجتماعی و اقتصادی را فراهم نمایند و برای نیروی کار موجود در جامعه، بستر مناسب حضور و تلاش را ایجاد کنند. دستآورد نهایی این تلاش، به وجود آمدن جامعهٔ بانشاط، پویا و فعال در تمامی عرصههاست که یقیناً حق طبیعی هر انسان میباشد. با این حال، مسوولیت دولت در برابر این افراد زمانی تحقق پیدا میکند که فرصت کاری برای این افراد ایجاد شود. دولت از راههای گوناگون و به گونهٔ مستقیم و غیرمستقیم میتواند در این عرصه کارنماید. پشتیبانی از سرمایهگزاری و جلب سرمایهگزاران، تلاش برای تامین امنیت و پشتیبانی قانونی از کار، استفادۀ معقول و بهجا از داشته های طبیعی و سرمایهگزاری در افغانستان یکی از مهمترین راههاییاست که دولت میتواند به همکاری سکتور خصوصی در راستای کمک به ایجاد زمینههای کاری روی دست گیرد. یکی از عوامل کاهش بیکاری در میان جوانان، افزایش«مراکز آموزشهای فنی، حرفوی و تخنیکی» جهت آموزش نیروی کاری با مهارتهای متناسب به نیاز بازارِ کار افغانستان میباشد.
وزارت کار و امور اجتماعی مطابق به پالیسیها و برنامههایش، مصمم است تا در کنار سایر کارها به ایجاد مراکز جدید و گسترش مراکز آموزشهای فنی و حرفهای در سراسر کشور پرداخته و با آموزش کارگران ماهر و مسلکی، فرهنگ کارآفرینی را ترویج و تقویت نماید. توجه به این امر، میتواند در میان مدت و درازمدت، جوانان افغانستان را به مهارتهای فنی، حرفهای آراسته نموده، به اشتغالزایی و کاهش میزان بیکاری منجر گردد. این وزارت به عنوان یک نهاد تدوین کنندهٔ پالیسیهای مرتبط به کار؛ در این راستا، توجه بیشتر داشته؛ در برنامه ریزی و نیز در تطبیق آن در نهادهای مربوطه با جدیت و شفافیت عمل مینماید؛ چنانچه با تدویر دورههای آموزشی در عرصههای مختلف مسلکی (فنی، حرفوی و تخنیکی) که نیاز مبرم بازار کار دولت، سکتور خصوصی و جهان در شرایط کنونی می باشد، کارآموزان را آموزش میدهد و در کنار آن با بستن پیمانها و تفاهمنامههای کاری با کشورهای کارگر پذیر، زمینۀ فرستادن کارگران ماهر و مسلکی را فراهم میسازد؛ اما این رویکرد بسنده نبوده و نیاز است تا همه نهادها (دولتی و خصوصی) در یک همآهنگی کلی به سهم خویش در این راستا تلاش نمایند؛ زیرا زمانی میتوانیم به چالش بیکاری در کشور پایان دهیم که همه نهادها در همسویی و همآهنگی بیشتر و با برنامهریزیهای دقیق و همه جانبه، گامهای بیشتر و بهتر بردارند تایک چشم انداز روشن و اطمینان بخش برای فردای این سرزمین ترسیم گردد
Documents
Download20.pdfImage